Loading

تصور شما از کلیسا چیست؟

اگر از برخی بخواهند تصویری از کلیسای برای شما ترسیم کنند، تصویری از دیوار را خواهند کشید. جدایی!

مسیحیانی که نه تنها با دنیا متفاوتند بلکه با سایر کلیساهایی که عضو آنها نیستند فرق بسیاری دارند.

این جدایی را به هر شکلی به نمایش می گذارند. در مراسم ازدواجشان، تنها سرودهای پرستشی می خوانند، در مجلسها و مهمانی هایشان تنها از کتاب مقدس صحبت می کنند

یادم می آید در کلیسای جماعت ربانی، حدود ۱۷ سال پیش، کلیسای جماعت ربانی برای ما با کلیساهای دیگر بسیار متفاوت بود. کلیسای ما روحانی و کلیسا برادران خشک و مذهبی بود. کلیسای جماعت ربانی دائم از خدا مکاشفه می گرفت و کلیسای انجیلی یک کلوپ مذهبی جسمانی بود

جماعتی که به آن تعلق داریم (چه کلیسای محلی باشد و چه سنت و گروه الهیاتی که به آن وابسته هستیم) فهم ما را از کلیسا، زندگی مسیح و برخورد ما با دنیا و سایر مسیحیان را شکل می دهد

در زمان پولس رسول، کلیساهایی که تشکیل می شد دارای ساختار متفاوتی از آنچه امروز ما تجربه می کنیم بود.  افرادی که در یک کلیسایی در روم شرکت می کردند شامل، اشراف، مردانی که در موقعیت والای جامعه و صاحب قدرت بودند، برده هایی که به همراه صاحبانشان در جلسه شرکت می کردند و شاید برده هایی که بدون حضور اربابانشان در جلسه حاضر بودند و تعدادی زن بدکاره که مسیحی شده اند، یهودیانی که از یک جامعه متفاوت شرق هستند و گروهی مسافر که از مکانهای دور در جمع وارده شده اند

شاید بتوان این کلیسا را به یک سالاد مخلوط تشبیه کرد. سالادی که از همه مزه ها در آن می توان یافت

نظرات گوناگون حاکم بود و فاصله طبقاتی همزیستی را آسان نمی کرد. اما این یک کلیسای واقعی بود. تنوعی ژرف که در اتحاد کنار هم باقی مانده بود

زندگی مسیحی در زندگی انفرادی خلاصه نمی شود بلکه زندگی مسیحی یک زندگی گروهی و جمعی است به این معنا که فردگرایی در آن جایی ندارد

تصور کنید که شما سالاد می خورید اما این سالاد شما، عناصر سالاد قبلی را بصورت مجزا داراست. یعنی شخص کاهو را جدا می خورد، خیار را جدا می خورد، زیتون را جدا می خورد. این سالاد مزه حقیقی خود را ندارد با اینکه اجزا حاضرند اما ترکیب غایب است

زندگی مسیحی ما نیز باید این تنوع را هم در کلیسا داشته باشد…یعنی کلیساهای ما باید این خصوصیت را دارا باشد و هم جمع وسیعتر و فرا کلیسایی ما که خانواده مسیحی ما می باشند باید از مزه های دیگر باشند. یکنواختی و همشکلی، برای انسان راحتتر است اما اصل کتاب مقدسی نیست. کتاب مقدس به ما هماهنگی را در یکدستی معرفی نمی کند بلکه هماهنگی در تنوع است که زیبا بوده و مزه خود را به نمایش می گذارد

مایل هستیم با آنانی در ارتباط باشیم که همفکر ما هستند. اگر از کلیسای تعمیدی هستیم دوستان و خادمانی که با آنها ارتباط داریم باید از کلیسای تعمیدی باشند. اگر پنطیکاستی هستیم، افرادی که دور خود جمع کرده ایم، پنیطکاستی هستند.
آیا آماده هستید که این چرخه غیرکتاب مقدسی را بشکنید و بجای اینکه این دیوار جدایی بی اساس و غیرکتاب مقدسی را که پولس بارها بر ضد برپا کردن آن به ما هشدار داده، بشکنیم و برادران و خواهرانمام را که به یک روح نوشانیده شده ایم بپذیریم؟ برادران و خواهرانی که سنت های الهیاتی زمین مشترک ما را شکل نمی دهند بلکه بخشش گناهان و دریافت نجات از طریق فیض مسیح و کار فداکارانه وی بر صلیب رشته اتصال ما هستند.

Leave a Reply