Loading

ژورنال اندیشه ۲

مجله مسیحیت امروز در مورد کتاب های الهیاتی غرب اینطور می نویسد: “اکثر نوشته هایی که در ۵۰۰ سال گذشته در تاریخ الهیات غرب به نگارش در آمده است، در قفسه های کتابخانه های خاورمیانه یافت نمی شود. اندک مسیحیانی از اعراب در خصوص جان کالوین، جاناتان ادواردز و یا کارل بارت خوانده اند.”

این مشاهده در خصوص کلیسای ایران نیز صدق می کند. هرچند جنبش اخیر کلیسای ایران، محصول خدمات بشارتی غرب است، اما شعله این خدمت توسط کلیسای بومی ایران ادامه و تشدید یافته است.

این مجله می گوید که نفوذ اصلاحات در دنیای عرب زبان چندان عمیق نبوده است. دنیایی که مسیحیت به شدت در آن رشد می کند. اما بنظر می رسد که چشم انداز الهیاتی دنیای عرب زبان و حتی ایرانی در حال تغییر است و رنگ و بویی که به خود می گیرد، رنگ و بوی الهیات پروتستان غربی است.

هرچند رشد مسیحیت و تاسیس کلیساهای خانگی خبری خوش است و باید کار بی نظیر روح القدس را در خاورمیانه جشن گرفت اما در همان حال نیز، باید به جایگاه و نیاز الهیات بومی ایرانی هم توجه کرد و امید داشت تا رهبران متفکر و الهیات دانان ایرانی به دنبال پی ریزی الهیاتی غنی ایرانی باشند; الهیاتی که به پرسش های مسیحیان ایرانی پاسخ می دهد.

آنچه امروز در کتاب های ترجمه شده مسیحی می خوانیم و یا در دروس معلمین چه از طریق تلویزیون و یا شبکه های اینترنتی گوش می دهیم، در واقع مجموعه پاسخ هایی است که مسیحیان دنیای غرب از چشم انداز فرهنگی خاص خود در خصوص پرسش های خویش دریافت می کنند. شاید غلو نباشد اگر بگویم که حتی برخی از این چشم اندازهای الهیات غرب برای غربیان نیز غریب است، زیرا که دعوت این تفکر نه به امور حاضر و چالشهای مدرن زمان است بلکه فراخوانی است به ستیزهای الهیاتی قرن ۱۶ام.

امید به آن روزی که الهیات غنی ایرانی از سرزمین ما به دنیای غرب سفر نماید.

Leave a Reply