
- Stats: 2652 21 2
- Author: ادوین کشیش آبنوس
- Posted: مارس 5, 2018
- Category: مقالات
رهبر پرستش، مقامی کتاب مقدسی؟
این جایگاه، در دهه اخیر، توجه بسیاری را بخود جلب کرده است و رهبری پرستش تبدیل به حرفه ای گشته که کلیساهایی که از لحاظ مالی توانایی آن را دارند، شخصی را برای رهبری پرستشهای جماعتی خود استخدام می کنند.
بخش عمده ای از جلسات کلیسایی به این قسمت و رهبری پرستش تخصیص داده می شود. نکته نگران کننده این است که بسیاری از ایمانداران، بخصوص جوانان، کلیسای خود را بر اساس پرستش و رهبر پرستش کلیسا انتخاب می کنند. شاید لازم به ذکر نباشد که الهیات، اعتقادنامه و تعالیم کلیسا نقش اولیه و اساسی در انتخاب کلیسا ایفا نمی کنند و بسیاری بنوعی این دو را از هم منفک می دانند. کلیساهایی که دارای نوازندگان و خوانندگان مجرب نیستند، چندان مورد پذیرش جوانان قرار نمی گیرند. ایشان اکثرآ جذب کلیساهایی می گردند که در این قسمت سرمایه گذاری کرده، رهبر پرستش حرفه ای را استخدام کرده اند. الحاق جوانان به چنین کلیساهایی، والدین را نیز وا می دارد تا با فرزندان خود همراه گردند.
اما مشکل و خطر بسیار عمیقتر از جذب افراد به این کلیساهاست. موضوع مربوط به خداشناسی و تعالیم کتاب مقدسی است. آنچه شخصأ مرا می آزرد، بخشیدن چنین جایگاهی به افراد تحت عنوان رهبر پرستش، می تواند این تفکر را به جماعت القا کند که او در نقش میانجی بین خدا و مردم است. شخصی که در صدد است تا مردم را به حضور خدا ببرد. این پیش فرض و تصور، تعلیمی نیست که در کتب عهد جدید یافت گردد. در حقیقت این وظیفه ای است که مسیح برای ما انجام داده است. در واقع او رهبر پرستش واقعی است (عبرانیان 2: 12)
تصورات ناگفته دیگری که در اذهان عموم، در خصوص رهبر پرستش وجود دارد از این قرارند:
– زمان پرستش در جماعت کلیسایی، محدود به بخشی از این گردهمایی می شود که رهبر پرستش ما را هدایت می کند. بسیاری از ایمانداران، موعظه کلام را جزء پرستش نمی شمارند.
– رهبر پرستش باید از لحاظ موسیقی شخصی باسواد باشد.
– رهبری پرستش، مقامی توصیه شده در کتاب مقدس است.
– پرستش در کتاب مقدس در جماعت کلیسایی به حد اعلی خود می رسد.
از اینکه شخصی در هدایت جماعت جهت پرستش خدا، بصورت هماهنگ و ستایش در توازنی معقول به همراه موسیقی ایفای نقش کند، مشکلی وجود ندارد و با موازین کلام زنده خدا برخوردی نخواهد داشت. اما این مشکل زمانی اساسی، غیرکتاب مقدسی و پتانسیل تخریب افکار را پیدا می کند که این فکر به عموم القاء گردد که پرستش و ستایشی که در جماعت به عنوان بدن خداوند به حضور خدا بلند کرده می شود، در زندگی شخصی یک ایماندار جایگاهی جدا و متفاوت دارد. گویی زندگی شخصی یک ایماندار که در حضور خدا زیسته می شود، پرستش نبوده و ستایش تنها زمانی جلوه واقعی و معنی حقیقی می یابد که شخص در جماعت، به هدایت رهبر پرستش خدا را ستایش کند.
چنین برخوردی با پرستش، ایماندار را در بند قوانین و شریعت مذهبی عهد عتیق قرار داده، آزادی پرستش در روح و راستی را که عیسی مسیح در باب چهارم انجیل یوحنا وعده آن را داد، از او می رباید. صحبت اساسی عیسی مسیح در مکالمه اش با زن سامری، بر این بنیاد نهاده شده بود که «ساعتی می آید که نه در این کوه (کوه جریزیم جایی که سامریان خدا را می پرستیدند) و نه در اورشلیم پدر را پرستش خواهید کرد… خدا روح است و هر که او را پرستش کند می باید، به روح و راستی بپرستد» (یوحنا 4: 21، 24).
افزون بر این، گمان اینکه رهبر پرستش از جایگاه مخصوصی، در پرستش جماعتی برخوردار است، بنوعی که او قادر به بردن مقدسین به حضور پدر می باشد و یا اینکه میزان روحانیت او، می تواند بر تجربه این پرستش بی افزاید، چیزی نیست جز نادیده انگاشتن، آنچه مسیح در آیات فوق فرمود. در همین راستا عهد جدید از زندگی شخصی ایماندار صحبت می کند که خود پرستش خدای زنده است. پولس رسول از اشاره به مراسم مذهبی قربانی های عهد عتیق بهره گرفته آن را تصویر زندگی یک ایماندار می داند. «لهذا این برادران، شما را به رحمتهای خدا استدعا می کنم که بدنهای خود را قربانی زنده مقدس پسندیده خدا بگذرانید که عبادت معقول شما است.»(رومیان 12: 1)
باید از هر آنچه که پتانسیل مخدوش کردن این تعلیم را داشته باشد دوری جسته، در بکارگیری آن دقت بسیار زیادی نمود. هرچند شاید آشکارا چنین تعلیمی از زبان معلمین، شبانان و رهبران پرستش شنیده نشود، اما حضور این پیش فرضها در بیانات بسیاری غیرقابل انکار است. حتمی شما هم مانند من شنیده اید که در مورد برخی که رهبری پرستش جماعت را به عهده دارند گفته می شود که این رهبر پرستش دارای روح خدا است و هرگاه پرستش می کند، روح خدا بر جماعت ریخته و حضور خدا ملموس می گردد. یا هرگاه برخی از اشخاص در مقام رهبری پرستش قرار می گیرند، روح خدا آنچنان قوی کار نمی کند.
پرسش نخست من از این دوستان این است که، آیا می توان مسیح را پرستید اما روح مسیح را نداشت؟ چگونه است که کسی مسیحیتر از شخص دیگر است؟ و اینکه آیا همه ما از طریق مسیح به تخت فیض مسیح دسترسی نداریم و برای حضور در پیشگاه خداوند و مشارکت با روح او نیازمند به متوسطی هستیم که این ارتباط را ایجاد کند؟
البته در نظر داشته باشیم که برای اجتناب از گسترش یک تعلیم غلط، تعلیم نادرست دیگری را ارائه ندهیم. با برهان فوق، مقصود این نیست که پرستش جماعتی را تنها به این دلیل که انفرادی نیست، کم ارزش بشماریم. پیشتر هم اشاره کردیم، زمانی که جماعت در اتحاد گرد می آید، در ستایش و موعظه کلام، که تماما عبادت ما است، در پرستش شریک می گردند و انفکاک این دو جزء، پایه و اساس کتاب مقدسی ندارد. استعمال واژگانی دیگر چون رهبری سرود، رهبر موسیقی، از این خطر می کاهد، زیرا که پرستش تنها به بخش سراییدن سرودها محدود نمی شود، و با اطلاق رهبر پرستش به یک شخص، ناخوداگاه این مفهوم را در خود دارد که موعظه کلام، با سرایدن برای ستایش خداوند دو بخش متفاوت می باشند.
شاید یکی از دلایلی که بسیاری مایل هستند که بر بخش سراییدن تاکید بیشتری نمایند، برانگیخته شدن احساسات است. گمان بر این است که هر چه شخص از لحاظ احساسی تحریک گردد، حضور خدا بیشتر و ملموستر است، به همین خاطر برخی از رهبران پرستش در برانگیختن احساسات حضار کوشش زیادی می کنند و مایل هستند که پرستندگان تجربه قابل لمسی را در سرایدن سرود ها داشته باشند. نتیجه چنین باوری، رهبر را بر این وا می دارد تا نمایشی را بر پا کرده، بر واژگان و سرودهایی تاکید بیشتری نماید که قابلیت تحریک احساسات را داشته باشد. بیاد داشته باشیم، اگر توجه ما به ارائه صحیح انجیل و امانت در بیان خبر خوش نجات باشد، دیگر نیازی نیست که نگران احساسات جمع باشیم. آنچه کلیسا تجربه خواد کرد، احساسات کاذب نخواهد بود بلکه کاری که روح خداوند انجام می دهد. آیا بنظر شما توسل به روش پیشین نشانه بی ایمانی نیست؟
ادوین کشیش آبنوس
سپتامبر 2012
با سلام و خسته نباشید. مطالب بسیار زیبا و کامل است ولی متاسفانه من عضو کلیسایی هستم که شبان ما افراد مناسبی را برای پرستش انتخاب نکرده. سه نفر خانم که هیج تمرکزی بر پرستش ندارند نه صدای خوبی دارندو نه رفتار مناسب. همه اش در تمرین با هم دعوا می کنند یکی گریه می کنه یکی قهر می کنه . گاهی هم به هم بد و بیراه می گویند و موقع پرستش هم همه اش از هم فیلم می گیرند یا عکس می گیرند . متاسفانه لباس مناسب هم نمی پوشند و رفتارشان به هیج وجه مناسب پرستش نیست. وقتی پرستش می کنند همه کلیسل حواسشون اینور و اونوره خودشون هم از همه بدتر . متاسفانه چند تا ایماندار قدیمی در کلیسا هستیم که ما هم افتادیم به قضاوت کردن. نه خودشون پرستش می کنن و رفتارشون هم همه را به بدگویی می کشونه. واقعا تشخیص نمی دم چرا
اینطور شده و چطور این آقا این افراد را برای پرستش انتخاب کرد با اینکه خودش می بینه ولی عکس العملی نشون نمی ده. من که دیگه یکی در میون می رم کلیسا و بیشتر از اینترنت استفاده می کنم
. فیض مسیح با شما
تشکر می کنم از شما برای پیماتان
البته مسائل بسیار زیادی پیرامون این خدمت در کلیسا وجود دارد که جای آن دارد که بیطرفانه به آنها پرداخته شود. اساسآ این عبارت “پرستنده” که تنها برای گروهی از نوازدگان و هدایت
کنندگان جلسه کلیسایی استفاده می شود، خاستگاه کتاب مقدسی ندارد و بنظرم بی مورد و بی فایده و حتی می تواند شقاق آور باشد.
مسیح به ما فرمود که تمام کسانی که به روح و راستی پدر را می پرستند، پرستندگان واقعی هستند و استعمال این عبارت برای گروهی محدود، بسیار ناشیانه است.
و البته موضوعات دیگری هم که شما به آن اشاره کردید